✍🏻 محمدرضا منجذب

 ✳️ تحلیل ساده و پیچیده ی عرضه و تقاضا
☸️ ساموئلسن اقتصاددان برنده جایزه نوبل اقتصاد میگوید اگر به یک طوطی عرضه و تقاضا را یاد بدهید نصف اقتصاد را به او یاد داده اید. من با اجازه ایشان جمله را اصلاح میکنم و میگویم اگر عرضه و تقاضا را به یک طوطی یاد بدهید همه ی اقتصاد را یاد داده اید. قابل توجه اساتید و دانش پژوهان اقتصاد است که در هر تحلیلی اگر ما دو طرف عرضه و تقاضا (چه خرد و چه کلان) را بطور کامل تحلیل کنیم تحلیل کاملی انجام داده ایم. دوستانی که مقاله و یا پایان نامه و یا کتاب مینویسند اگر این نکته ساده را در نظر گیرند تحلیلی قابل قبول انجام داده اند. ما در دروس خرد و کلان عوامل موثر بر عرضه و تقاضا را بخوبی فرا میگیریم. و کافی است که در تحلیلها هم از آن استفاده کنیم.
☸️ برای روشن شدن مساله مثالی میزنم. چرا قیمت مسکن افزایش یافت؟ دلیل آن روشن است چون طی سالهای گذشته و به دلیل رکود در این بخش تولید مسکن ارتقاء چشمگیری نکرد و به دلیل انتظارات بر کاهش قیمت مسکن (درسالهای ۹۲ الی ۹۵) تقاضای مسکن تغییری نداشت و لذا قیمت مسکن ساکن بود. ولی در سالهای ۹۶ و ۹۷ چند اتفاق مهم افتاد که موجب افزایش شدید تقاضا و قیمت مسکن شد. اولین حرکت کاهش نرخ سود بود که موجب شد بخشی از نقدینگی از بانکها خارج و قسمت عمده آن به سمت تقاضای مسکن رفت. همچنین اعلام شروع تحریمها و افزایش نرخ ارز و …موجب تشدید این امر شد.
☸️جمع بندی: اگر در هر تحلیلی عوامل موثر بر عرضه و تقاضا به خوبی و بطور کامل دیده شود آن تحلیل تحلیلی درست و کامل است.

✳️ عرضه ارز تحلیلی ساده و پیچیده

✅چندی پیش مطلبی با عنوان عرضه و تقاضا تحلیلی ساده و پیچیده در کانال گذاشتم. به نظرم رسید مثالی کاربردی در خصوص بازار ارز داشته باشم. در دروس اقتصادی میخوانیم که عرضه هر کالایی تابعی از عوامل مختلف از جمله قیمت، تعداد تولیدکنندگان و … است. البته برای ارز موضوع کمی متفاوت است. عرضه ارز در ایران ناشی از صادرات نفتی، مشتقات نفتی و غیرنفتی است. بنابراین میزان ارز ناشی از صدرات نفتی تابعی از دو پارامتر میزان صادرات نفت ضربدر قیمت نفت است. همچنین میزان صادرات غیر نفتی تابعی از نرخ ارز، درآمد خارجیان، کیفیت و … است.
✅ طبق آمار موجود حدود ۹۰ درصد ارز و دلاری که وارد کشور میشود توسط دولت و شرکتهای اقماری دولت است و حدود ۱۰ درصد در اختیار بخش خصوص است. بنابراین مدیریت اصلی عرضه ارز در اختیار دولت است و بخش خصوصی تاثیر ۱۰ درصدی دارد که آن هم تحت تاثیر سیاستگذار است. بطورمعمول در تعیین نرخ ارز دو مولفه عرضه و تقاضا تاثیرگذار و تعیین کننده است. در شرایط کنونی که تحریمهای آمریکا برگشته است دولت باید در مدیریت طرف عرضه ارز مراقبت لازم را برای تنظیم بازار در کوتاه مدت و بلندمدت مدنظر همراه با استفاده از ابزار لازم قرار دهد. به هر حال نیاز به کالاهای اساسی در اولویت اول است. لذا نمیتوان انتظار داشت دولت با تنظیم عرضه ارز تنظیم قیمت ارز را بصورت ۱۰۰ درصدی آنهم در شرایط کنونی به عهده بگیرد، هرچند بعضا در شرایط معمولی و غیر تحریمی در برخی زمانها چنین اتفاقی افتاده است. لذا در این خصوص مدیریت صحیح کوتاه و بلندمدتی باید مدنظر باشد. اما طرف دیگر مبحث طرف تقاضای ارز است که در پست بعدی مورد بحث قرار میگیرد.

✅ تقاضای ارز تحلیلی ساده و پیچیده

بدنبال پست قبلی که در مورد عرضه ارز بود، در این قسمت به تحلیل تقاضای آن و جمع بندی نهایی میپردازم. بطور معمول و روی کاغذ تحلیل تقاضا و تقاضای ارز تحلیلی روتین و نسبتا ساده است. در اقتصاد گفته میشود تقاضای ارز تابعی از قیمت ارز، قیمت کالای مرتبط (اگر هدف از تقاضای ارز سودآوری و سوداگری باشد بازدهی و قیمت تمامی بازارهای موازی مطرح است: بورس، سکه، طلای آب شده، خودرو، مسکن و…)، انتظارات ناشی از بازدهی آتی و قیمت آتی ارز و انتظارات ناشی از درآمد آتی ارز است. همچنین بروز اخبار بد و اخبار خوب و یا حتی پیش بینی اخبار بد یا خوب در آینده روی تقاضای ارز موثر است. مثلا قبل اجلاس سران در سازمان ملل و شورای امنیت به ریاست ترامپ پیش بینی میشد که اخبار بدی بوقوع میپیوندد به همین دلیل بازار ارز داخلی ناشی از هیجانات موجب افزایش تقاضای ارز شده بود ولیکن به لطف خدا این جلسات به نفع ایران تمام شد (اخبار خوب) و لذا تقاضای ارز را کاهش داد. همچنین افزایش درآمد داخلی (ایرانیها) که موجب افزایش واردات میشود و بالعکس و نیز افزایش گردشگران ایرانی میشود و بالعکس تغییرات تقاضای ارز را به دنبال دارد. شرایط غیر اقتصادی که موجب مهاجرت ایرانیان به خارج و یا بالعکس به داخل میشود نیز روی تقاضای ارز تاثیر دارد. به همین نحو میتوان عوامل دیگری را دخیل دانست که یکی از آنها عوامل ناشناخته ای است که در آینده اتفاق میافتد و الان نمیتوان پیش بینی کرد (بعنوان مثال پیشگیری از کودتا در ترکیه موجب شد تعداد گردشگران کاهش یافته و تقاضای ارز در کشورهای مبدا کاهش یابد) ولی در آینده اتفاق میافتد. و به همین ترتیب عواملی دیگر…
ملاحظه میشود روی کاغذ حتی تحلیل تقاضای ارز بطور کامل کمی پیچیده و سخت است. اکنون در عمل و در هر کشوری مانند ایران که شرایط پساتحریم مجدد را تجربه میکند شرایط به مراتب پیچیده تر است. در جمع بندی باید عوامل موثر بر عرضه را در واقعیت بطور کامل دید و تحلیل کرد و هر لحظه تغییرات آن را اطلاع داشت و همچنین عوامل موثر بر تقاضای ارز را در واقعیت دید و تحلیل کرد و میزان تاثیرگذاری آنها را بر تقاضا و عرضه ارز اندازه گیری کرد. در اینصورت میزان تغییرات قیمت قابل اندازه گیری و پیش بینی است.
در مباحث اقتصادسنجی بطور معمول این اندازه گیریها بصورت ضرایب و اعداد قابل محاسبه و حتی پیش بینی است. در اینجاست که انواع مدلهای پیش بینی مطرح میشود که هر چقدر هم قدرت پیش بینی بالایی داشته باشد ولی همواره دچار خطاهایی نیز است. به هر حال پیش بینی علمی بطور قطع دقیق تر و بهتر از پیش بینی حسی و یا تجربه ای خواهد بود.
🆔 @drmonjazeb 🔅