خط فقر یا آستانه فقر حداقل درآمدی است که برای زندگی در یک کشور خاص در نظر گرفته میشود. پیشتر خط بینالمللی فقر یک دلار آمریکا در نظر گرفته میشد. اما در سال ۲۰۰۸ بانک جهانی این رقم را ۱/۲۵ دلار بر اساس برابری قدرت خرید سال ۲۰۰۵ تغییر داد.
گام اول در تشخیص فقیر از غیر فقیر معیاری است که بر اساس آن بتوان تعیین نمود چه کسی فقیر است و چه کسی فقیر نیست. این معیار در مطالعات خط فقر نامیده میشود. مارتین راوالیون خط فقر را به صورت مخارجی که یک فرد در یک زمان و مکان معین برای دسترسی به یک سطح رفاه مرجع متحمل میشود، تعریف میکند. افرادی که به آن سطح رفاه دسترسی ندارند، فقیر و کسانی که به این سطح رفاه دسترسی دارند، غیر فقیر تلقی میشوند.
خط فقر خشن یا گرسنگی: پایینترین ردههای درآمدی یک جامعه را شامل میشود، خط فقر خشن هنگامی کاربر دارد که معیارهای خط فقر نسبی و حتی فقر مطلق پاسخگو نباشد.
خط فقر مطلق و شدید: عبارت است از مقدار درآمدی که برای تامین حداقل نیازهای فردی در یک جامعه لازم است و عدم تامین آن موجب میشود فرد مورد بررسی به عنوان فقیر در نظر گرفته شود. افرادی که زیر خط فقر مطلق قرار دارند توانایی تامین حداقل نیازهای اساسی خود را ندارند و به طور مطلق فقیر محسوب میشوند.
خط فقر نسبی: خط فقر نسبی عموماً به صورت در صد معینی از میانه (آمار) توزیع درآمد (یا هزینهُ) جامعه در نظر گرفته میشود و افرادی که درآمد (یا هزینهُ) آنها پایینتر از این آستانه قرار میگیرد فقیر محسوب میشوند. افرادی که زیر این خط فقر قرار میگیرند فقیر مطلق نیستند؛ بلکه در مقایسه با دیگران فقیر محسوب میشوند.
پس از مطالعات متعدد در راستای فقر درآمدی از سال ۲۰۰۹ موسسه توسعه انسانی سازمان ملل متحد با همکاری دانشگاه آکسفورد شاخص فقر چندبعدی را تعریف کردند. شاخص فقر چندبعدی نشاندهنده محرومیت افراد جامعه در قابلیتهای اولیه انسانی است و الگوی متفاوتی از فقر درآمدی ارائه میکند.
این شاخص دارای سه بعد کلی:بهداشت و سلامت، آموزش، استانداردهای زندگی است که براساس آن میزان محرومیت مشخص میشود.
متاسفانه این شاخص در کشور ایران محاسبه نشده است در صورتی که اولین قدم در مسیر مبارزه با فقر و محرومیت، آگاهی از وضعیت فقر در کشور است. بررسی وضعیت کشور در این شاخص و ارائه راهکارهای علمی و عملی به تصمیمسازان اقتصادی و سیاستگذاران کشور کمک میکند.
یکی از مهمترین آرمانهای «اهداف سند توسعه هزاره سازمان ملل متحد» (MDG)، ریشهکنی فقر و گرسنگی مطلق بوده که در قالب دو هدف فرعی شکل گرفته است. کاهش ۵۰ درصدی، افرادی که درآمدشان کمتر از یک دلار در روز است و افرادی که از گرسنگی رنج میبرند نمونه این اهداف است. پیچیدگی موضوع فقر با توجه به روند بسیار مخرب آن در توسعه اقتصادی کشورها، نیازمند تدابیر ملی و بینالمللی است.
دیدگاه ها