دکتر محمدرضا منجذب/دانشیار اقتصاد

♦️این نوشتار بر مبنای نحوه تامین مالی کسری بودجه که توسط دکتر همتی اعلام شده است، تنظیم می شود. (https://t.me/drmonjazeb/323)

1- یکی از ایرادات وارده بر پیش‌بینی‌های این تحلیل، مربوط به کارآمدی سیاست مالی می‌باشد که از قضیه «برابری بدهی بارویی» (رابرت بارو استاد دانشگاه هاروارد) (https://en.wikipedia.org/wiki/Robert_Barro) نشأت می‌گیرد. به‌طور خلاصه این قضیه بیان می‌کند که بار مخارج دولت بر بخش خصوصی چه از طریق افزایش در مالیات تأمین مالی شود و چه از طریق فروش اوراق قرضه، برابر است. ۲- فروش اوراق قرضه دولتی باری را بر بخش خصوصی تحمیل می‌کند که مجبور به پرداخت بدهی مالیاتی آتی به‌منظور تأمین پرداختهای بهره‌ای می‌کند و اگر اوراق قرضه با سررسید معین باشند دولت مجبور به باز خرید اوراق قرضه نیز خواهد شد.
۳- با فرض اینکه بخش خصوصی این بدهی مالیاتی آتی را کاملاً در نظر بگیرد و آن را در محاسبات خود وارد نماید، اوراق قرضه دولتی به‌عنوان ثروت خالص به حساب نخواهد آمد. بدهی‌های مالیاتی آتی، تنزیل خواهند شد و درمی‌یابیم که ارزش فعلی آنها دقیقاً معادل با ارزش اوراق قرضه فروخته شده خواهد بود. مقاله مهم بارو بیان جالبی از این دیدگاه را ارائه نمود که اوراق قرضه دولت نباید به‌عنوان ثروت خالص به‌حساب آیند.
۴- در این شرایط برای تأمین مخارج دولت تفاوتی ندارد که اوراق قرضه دولتی منتشر شود یا مالیاتها افزایش یابند زیرا با فروش اوراق قرضه، ثروت بخش خصوصی متأثر نخواهد شد. واکنش بخش خصوصی به افزایش تأمین مالی مخارج دولت از طریق اوراق قرضه صرفاً توسط پس‌انداز بیشتر در دوره فعلی به منظور تأمین بدهی‌های مالیات آتی می‌باشد. به عبارت دیگر اثر افزایش در مخارج دولت یکسان است، چه از طریق افزایش مالیات و چه از طریق فروش اوراق قرضه تأمین مالی شود.
۵- بحث‌هایی در مخالفت با قضیه «برابری بدهی بارویی» مطرح شده است. در آنچه که در زیر می‌آید به‌طور خلاصه به دو انتقاد عمده اشاره ‌می‌کنیم.
اولاً اگر بدهی مالیاتی آتی که ناشی از انبساط مالی از طریق اوراق قرضه است به عهده نسل آینده گذاشته شود آنگاه می‌توان گفت که نسل فعلی ثروتمند‌تر خواهد شد. به‌هرحال بارو می‌گوید که وجود ارثها دلالت بر این ‌دارد که نسل فعلی به‌منظور افزایش ارث برای بچه‌هایشان ‌جهت پرداخت بدهی‌های ‌آتی، پس‌اندازهایشان را افزایش خواهند داد.
ثانیاً با وجود بازار سرمایه ناقص، اوراق قرضه دولت می تواند به‌عنوان ثروت خالص به حساب آید. نرخ بهره‌ای که دولت به اوراق قرضه می پردازد، حجم بدهی مالیاتی آتی را تعیین می‌کند. در این شرایط افزایش در تأمین مالی مخارج دولت از طریق اوراق قرضه، ثروت بخش خصوصی و مصرف آن را افزایش خواهد داد و انبساطی‌تر از حالتی است که مخارج دولت از طریق مالیات تأمین گردد. ۶- سابق بر این در مطالعات مختلفی قضیه برابری بدهی بارویی در اقتصاد ایران (https://ecor.modares.ac.ir/article-18-4216-fa.html) ثابت شده است.

t.me/drmonjazeb