دکتر جعفر خیرخواهان

فساد پدیده رایج و همه‌جایی در سراسر جهان بوده است. تمام کشورهایی که اینک کمترین میزان فساد را دارند در گذشته نه‌چندان دور مثلاً صد سال پیش به اندازه فاسدترین کشورهای امروزی فاسد بودند. البته در کشورهای در حال توسعه‌ای که درآمدهای دولت متکی به رانت منابع طبیعی مانند نفت باشد معمولاً فساد بسیار گسترده‌تر و عظیم‌تر است. پس با اینکه جوامع در حال تحول هستند، مسیر حرکت از جامعه‌ای که در مسیر فساد افتاده است به جامعه‌ای که اعتماد و شفافیت پررنگ و قوی شده است معمولاً از الگوی از پیش‌تعریف‌شده و اغلب قابل پیش‌بینی طی سه مرحله پیروی می‌کند. این مراحل عبارتند از گذار از «فساد آشکار و غیرقابل پیش‌بینی» به سمت «فساد پنهانی و قابل پیش‌بینی» و نهایتاً رسیدن به جامعه «شفاف». اینکه یک کشور در مرحله یک قرار داشته باشد به این معنا نیست که برخی اجزای مرحله دو را ندارد. به جای اینکه این سه مرحله را به شکل شرایطی مطلق و متمایز دسته‌بندی کنیم، به آنها به صورت سه نقطه روی یک طیف نگاه می‌کنیم. می‌توان با قاطعیت گفت اکثریت مردم در هر کشوری می‌خواهند تا جایی که امکان‌پذیر است به مرحله سه نزدیک شوند، یعنی جامعه‌ای که اعتماد و شفافیت در آن ارزش تلقی شود و گسترش یابد. با نگاه به تاریخ و تجربه جهانی می‌بینیم مسیری که از فساد به شفافیت می‌رسد در بسیاری از کشورهای کاملاً مورد تحسین، مسیری نسبتاً قابل پیش‌بینی از طریق این مراحل را طی کرده است. در تلاش برای ایجاد شفافیتی که در اقتصادهای سالم برقرار است، ضرورت دارد درک کنیم این مراحل چگونه تکامل می‌یابند. فساد عمدتاً ارتباط مستقیم با وجود یک رهبری شایسته ندارد. فساد در واقع «استفاده» از مصلحت‌آمیزترین راه‌حل برای انجام آن کاری است که به نظر می‌رسد در آن موقع بیشترین نفع و فایده را از بین گزینه‌های در دسترس عاید ما می‌سازد. در مورد هر کدام از آدم‌هایی که مرتکب فساد می‌شوند، فساد صرفاً راهکاری برای پیروز شدن در یک تکاپو و تلاش است که اغلب مقرون به‌صرفه‌ترین روش برای آنهاست تا در جوامع خویش پیشرفت کنند و از خانواده‌های خود پشتیبانی کنند. همان‌گونه که بارها و بارها ثابت شده است صرف تصویب قوانین جدید-یا حتی سخت‌تر کردن جرایم- لزوماً باعث تغییر رفتار مردم در آن جوامع نمی‌شود. این نوع کارها تنها باعث می‌شود تا فساد زیرزمینی شود. توقع نابجایی است که بخواهیم فساد را به‌طور کامل از هر جامعه‌ای محو کنیم اما می‌توان تا حد زیادی آن را کاهش داد. کاهش دادن اهمیت و منافع زیادی دارد چون پتانسیل یک جامعه برای رشد اقتصادی را شکوفا می‌کند. زیرا محدود کردن فساد باعث پیش‌بینی‌پذیر شدن محیط کسب‌وکار می‌شود که نهایتاً اعتماد و شفافیت را افزایش می‌دهد. رسیدن به شفافیت هم دقیقاً مانند شکوفایی اقتصادی یک فرآیند زمانبر است.

t.me/eghtesadiyoun