دکتر محمدرضا منجذب دانشیار دانشگاه
دموکراسی از تأثیر علت و معلولی مثبتی بر رشد برخوردار است. شاخص دموکراسی به عنوان متغیر مستقل و رشد سرانه تولید ناخالص داخلی (GDP) به عنوان متغیر وابسته مورد استفاده قرار میگیرد. به نظر میرسد نوع رژیم، بر نرخ رشد کنونی و آتی تأثیر گذار است . نوع رژیم (مثلاً دموکراسی) رشد را با نوع کندی تحت تأثیر قرار میدهد.
باید در تحلیلها مجموع انباره (ذخیره) دموکراسی یک کشور را به جای جریان دموکراسی در یک دوره خاص مورد ارزیابی قرار داد. آنچه که مهم است طول مدت زمانی است که ملتی در حالت دموکراتیک بسر برده است و فرض بر این است که هر قدر طول این مدت بیشتر بوده است رشد کشور سریعتر صورت گرفته است. دموکراسی را به چشم سرمایه سیاسی مینگرند که از برخی لحاظ شبیه سرمایه فیزیکی است. ذخیره سرمایه فیزیکی از طریق سرمایه گذاری در طول زمان رشد میکند. سطح دموکراسی با صرف سالها تجربه گسترش مییابد، چنانچه سرمایه فیزیکی در فرایند سرمایه گذاری گسترش مییابد.
مجموع سرمایه دموکراتیک (مثلاً سیاسی) چگونه ممکن است رشد اقتصادی را پرورش دهد؟ برای لحظهای چنین در نظر گیرید که سیاست اقتصادی و طرز حکومت مناسب از جمله این علل هستند. سیاست اقتصادی مناسب و امور اجرایی مناسب به صورت خودکار همراه با بنا نهادن دموکراسی بروز نمینماید. طبقه ممتاز سیاسی باید آنچه نمایانگر سیاست خوب و بد است را بیاموزد و نیز بیاموزد که چگونه بوروکراسی موثری ایجاد نماید. رای دهندگان نیز باید بیاموزند که سیاست مناسب را تشخیص دهند. سرانجام اینکه، طبقه ممتاز سیاسی باید بیاموزد که رای دهندگان متکامل گردیده و خبره و ماهر شدهاند و اغلب رای دهندگان باید بیاموزند که طبقه ممتاز حاکم نسبت به نیازهای سیاسی پاسخگو گردیدهاند. به طور اعم، دموکراسیها بنا کننده یک فرایند یادگیری در بین طبقه ممتاز و تودهها هستند که در آن عملکرد اقتصادی و مباحثات انتخاباتی ارائه دهنده اصلاحات دورهای هستند. لذا باید انتظار انتقالی کند از سیاستهای مردمی همگام با تراکم در تجارب دموکراتیک داشته باشیم.
t.me/drmonjazeb
دیدگاه ها